کتاب های نشر مخاطب - کتاب های تخصصی حقوق و علوم سیاسی

  

سیاست جامعه توده‌ای

  • نوع: ترجمه
  • مولف: ویلیام کورن هاوزر
  • مترجم: سعید حاجی ناصری (عضو هيأت علمي دانشگاه تهران)، قربان عباسی، ح. یاروخی
  • ناشر: نشر مخاطب
  • تعداد صفحات: 235
  • سال انتشار: 1397
  • شابک: 978-600-5750-71-3
  • قیمت: 21000 تومان
تماس
سیاست جامعه توده‌ای
تاریخ ایجاد: 1397/03/21 آخرین ویرایش: 1397/03/21 بازدید: 7969

معرفی کتاب سیاست جامعه توده‌ای

فهرست مطالب

پیشگفتار
پیش‌درآمد

بخش اول: نظریه و جامعۀ توده‌ای
فصل اول: دو نگاه به جامعه توده‌ای
فقدان اتوریته در جامعه توده‌ای
فقدان اجتماع در جامعه توده‌ای
فصل دوم: شرایط جامعه توده‌ای
رفتار توده‌ای
نخبگان نفوذپذیر
غیر نخبگان نفوذپذیر
فصل سوم: ساختار جامعه توده‌ای
ضعف روابط میانی یا بینابین
ایزولاسیون روابط شخصی
تمرکز روابط ملی
فصل چهارم: فرهنگ و منش در جامعه توده‌ای
ویژگی های فرهنگی جامعه توده‌ای
ویژگی های روان‌شناختی جامعه توده‌ای
خلاصه فصل اول

بخش دوم: منابع اجتماعی جنبشهای تودهای
فصل پنجم: آسیب‌پذیری سیاسی جامعه توده‌ای
فصل ششم: گسست در اقتدار
فصل هفتم: گسست در وحدت و اجتماع همبسته
شهری شدن
صنعتی شدن
فصل هشتم: گسست در جامعه
رکود
جنگ
خلاصه بخش دوم

بخش سوم: ترکیب اجتماعی جنبشهای تودهای
فصل نهم: طبقات اجتماعی و جنبش های توده‌ای
فصل دهم: روشنفکران غیروابسته 
فصل یازدهم: طبقات متوسط فرعی یا حاشیه‌ای
کسب و کارهای بزرگ حاشیه‌ای
بیزنیس کوچک حاشیه‌ای
کشاورزان حاشیه‌ای
فصل دوازدهم: جنبش‌های توده‌ای
خلاصه بخش سوم
فصل سیزدهم: جامعه توده‌ای و نظم دموکراتیک
منابع



 



پیش‌درآمد
سخن گفتن از جامعه مدرن به مثابه «جامعۀ توده‌ای» جهت تأکید بر اندازه و پیچیدگی آن به امری رایج و عادی تبدیل‌شده است. از این دیدگاه، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات‌متحده آمریکا پروتوتیپ و پیش نمونه‌های انجمن توده‌ای هستند. یک چنین استفاده‌ای از این اصطلاح چیزی به دریافت ما از جامعه مدرن اضافه نمی‌کند. با پوشش دادن هرآن چه که در سامانه‌های بزرگ و پیچیده مشاهده می‌شود، «جامعۀ توده‌ای» صرفاً به یک نمود جهان مدرن تبدیل می‌شود. اگر ایالات‌متحده آمریکا به‌عنوان یک جامعه متکثر دیده می‌شود، آنگاه این برداشت می‌شود که جامعۀ توده‌ای ممکن است جامعه تکثرگرا هم باشد. یا برای نمونه، اگر اتحاد جماهیر شوروی را نظامی توتالیتر تلقی می‌کنند، در آن صورت جامعه توده‌ای ممکن است توتالیتر هم باشد. اگر به این صورت از اصطلاح مذکور استفاده کنیم مفهوم مذکور هیچ ارزش تحلیلی نخواهد داشت.
و این موجب تاسف خواهد بود چون ایده جامعه توده‌ای به مثابه مفهومی از تمایلات خاص که آزادی در جامعه مدرن را تحلیل برده و تضعیف می کند دارای تاریخی بس بلند است. کسانی که هر چیز مدرن را در این مفهوم ادغام می کنند این میراث فکری را انکار می کنند و بنابر این، ایده جامعه توده‌ای در پاسخ به مشکلات و مسائل عدیده مطرح شده است. هدف اصلی این مطالعه این است که بین گرایش های توده‌ای و گرایش های تکثرگرایانه در جامعه مدرن تمایز قائل بشویم و نشان بدهیم که چگونه تکثرگرایی اجتماعی، و نه شرایط توده ای، پشتوانه لیبرال دموکراسی است. این کوشش مبتنی براین فرض اساسی است که قدرت نهادهای دموکراتیک به ساختارهای اجتماعی متضمن آن و نه بر این ایده که دموکراسی مدرن همه جا در خطر است بستگی دارد. بنابر این، نباید تصور براین باشد که ایالات‌متحده، برای مثال، نمونه اصلی جامعه توده‌ای است، یا اینکه نهادهای دموکراتیک در ایالات‌متحده قوی نیستند. آنهایی که نظریه را رد می کنند وقتی گرایش ها و تمایلات ضد توده‌ای درآمریکا، انگلستان یا هرجای دیگری را مشاهده می کنند معیار کلی جامعه توده‌ای را با یک مورد خاص خلط می کنند و به اشتباه یکی می گیرند. این نظریه تأکید دارد که جوامع معاصر به ویژه این احتمال را دارند که ویژگی های جامعه توده‌ای را از خود بروز دهند، مگر این که پادگرایش  های بسیار قوی دربرابر آن وجود داشته باشند؛ اما منوط براین است که همه جوامع مدرن این ویژگی ها را به درجه‌ای یکسان و به میزانی مشابه از خود بروز دهند. ایده جامعه توده‌ای تشخیص گرایش های مقوم آن در جهان مدرن و همینطور ارائه مجموعه‌ای از معیارها برای سنجه حد و حدود این تمایلات در موارد خاص است.
بنابر این، جامعه توده‌ای را نباید با جامعه مدرن یکی گرفت. و حتی نباید آن را با یک طبقه خاص هم خلط کرد. «توده ها» را نباید با طبقه کارگر یکی گرفت و قاعدتاً جنبش های توده‌ای را هم نمی توان با جنبش های اجتماعی مبتنی بر طبقه کارگر در یک کاسه قرار داد. تحقیق زیر این فرضیه را پیش می کشد که تحت شرایط خاص هر و یا همه طبقات ممکن است به شکل گیری توده ها کمک کنند، بدین معنا که تعداد بی شماری مردم به هیچ کدام از گروه بندی های اجتماعی گسترده از جمله طبقات تعلق نداشته باشند و درآنها ادغام نشوند.  بعداً به طور مفصل بحث خواهد شد که جنبش های توده‌ای اساساً و از بنیاد جنبش های توده‌ای هستند تا جنبش های طبقاتی. بطور خاص، گرچه فاشیسم تعداد نامتناسبی از طرفداران و حامیان خود را از میان طبقه متوسط به خدمت می گیرد و کمونیسم از میان طبقه کارگر، این جنبش ها را نمی توان صرفاً به عنوان نمود سیاسی طبقه کارگر و یا طبقه متوسط درک کرد. چون در هردو مورد، بخش وسیعی از این جنبش متشکل از افرادی است که دارای ضعیف ترین روابط طبقاتی هستند تا این که ازقوی ترین رابطه طبقاتی برخوردار باشند. مضافاً این که، هردو جنبش تمایل دارند حامیان زیادی را از همه طبقات اجتماعی به خود جذب کنند. این ویژگی مشترک پایگاه توده (و نه طبقه) است که کمک می کند شباهت بین فاشیسم و کمونیسم را تبیین کنیم و توتالیتریسم و تمامت خواهی آنها را توضیح دهیم. طبقات در کنار توده ها وجود دارند اما تا زمانی که جامعه یک جامعه توده‌ای است در تعیین کنندگی رفتار سیاسی از تأثیر گذاری کمتری برخوردار می شوند. تفاوت سرنوشت ساز و تعیین کننده بین دو گروه مردم است رفتار مردمی که توده را شکل می دهند و افرادی که به گروه های مستقل وابسته هستند. بنابر این، هدف دوم این تحقیق این است که نشان دهد چگونه تفاوت ها در شخصیت و کاراکتر مناسبات اجتماعی افراد پذیرفتاری یا مقاومت اش دربرابر افسون توتالیتریسم را تحت تأثیر قرار می دهد.
مطلوبیت اولیه تحلیل توده‌ای در این است که از این قدرت برخوردار است تا سیاست شناسی بحران و واکنش افراطی به آن را توضیح دهد، در صورتی که تحلیل طبقاتی بیشتر در حوزه سیاست شناسی روتین یا عادی کارگر می افتد. چون اگر نظریه طبقاتی، در مقام تبیین بحران اقتصادی و تغییر سیاسی شروع شد، به عنوان شیوه تحلیل آرایش سیاسی در شرایط کم و بیش پایدار جامعه صنعتی نیز از اهمیت وافری برخوردار می شود. این امر در نوشته های روزافزون مرتبط با مبانی شکاف انتخاباتی در درون دموکراسی های معاصر غربی نشان داده می شود. مطالعه اخیر درصدد است نشان دهد که نظریه توده‌ای برای تحلیل سرچشمه ها و منشا گرایش های افراطی در این جوامع مشابه از مطلوبیت لازم برخوردار است.
جامعه توده‌ای مترادف جامعه صنعتی و یا معادل طبقه کارگر در جامعه صنعتی نیست. همچنین باید آن را از جامعه توتالیتر متمایز ساخت. بسیاری از نظریه پردازان جامعه توده‌ای مستعد این هستند که جوامع توتالیتر را به جوامع توده‌ای تقلیل ندهند. این نوع برداشت به مشکلات عمده خاصی در تحلیل منجر می شود چون انواع پروسه های اجتماعی‌ای که ازآنها به عنوان پدیده های توده‌ای یاد می کننددر اصل به ضعف ها در نهادهای دموکراتیک مرتبط هستند که آنها را در معرض تسخیر نخبگان توتالیتر قرار می دهد و ربطی به ماهیت خود نهادهای توتالیترندارند. آشفتگی آنجا حاصل می شود که برداشت مشابه یا مفهوم مشابه برای تبیین هم ضعف های نهادهای دموکراتیک و هم کارکرد نهادهای توتالیتری بکار گرفته می شود. بنابراین، هدف سوم این تحقیق معطوف به این است که بین نهادهای توده‌ای و نهادهای توتالیتر تمایز بگذاریم و رابطه و مناسبات بین آنها را مشخص سازیم. جامعه توده‌ای به مثابه مجموعه شرایطی درک می شود که تحت آن نهادهای دموکراتیک در معرض آسیب های توتالیتریسم قرار می گیرند و نه به عنوان مجموعه‌ای از شرایط که مقوم نهادهای توتالیتر باشند.
نظریه جامعه توده‌ای دال بر کم ارزش دانستن دموکراسی نیست، بلکه صرفاً مدعی است که اگر قرار است دموکراسی کماکان قوی بماند، گرایش های خاص در جامعه مدرن باید مورد بررسی قرار بگیرند و مهار شوند. این گرایش ها فقدان استقلال از طرف نخبگان و فقدان زندگی گروه های مستقل از طرف غیر- نخبگان است. جامعه اتمیزه شده جنبش توتالیتری را دعوت می کند که هم شبه اقتداری  را در شکل یک رهبر کاریزماتیک و فرهمند و هم شبه اجتماعی  را در شکل یک حزب توتالیتر فراهم کند. از آن جایی که دموکراسی ممکن است مشوق اتمیزاسیون جامعه باشد لذا‌ای بسا حاوی گرایش های خود ویرانگر هم باشد. دموکراسی البته شامل فرایندهای خود نگهدارنده  هم هست. برای مثال، دموکراسی مشوق شکل گیری نخبگان متعدد و انجمن های متنوع است که به پراکنش گسترده قدرت یاری می رسانند و از تمرکز قدرت در یکجا پیشگیری می کنند. نظریه جامعه توده‌ای بدان معنانیست که هر دموکراسی مفروضی شاید نتواند خود را سر پا نگه دارد، بلکه بدان معناست که آن عواملی که دموکراسی دغدغه آنها را دارد در هرگونه ارزیابی سیر تحول جوامع دموکراتیک نمی توانند و نبایست نادیده گرفته شوند.
تحقیق مذکور کوشش می کند برخی از عوامل اجتماعی عمده تضعیف کننده نظم دموکراتیک را از طریق کاربست نظریه جامعه توده‌ای به تنوعی از موارد تجربی مورد بررسی قرار دهد. کوششی است برای سنجیدن و تعیین کردن اعتبار این نظریه در مقام توضیحی برای حیطه محدودی از پدیده ها. ابتدا با تدوین نظریه جامعه توده‌ای در پرتو ریشه های فکری شروع می کند؛ و دوم با اعمال نظریه به جنبش های سیاسی در جامعه غربی بحث را به پایان می برد. بخش اول ویژگی های اصلی و عمده جامعه توده‌ای را که آن را مستعد جنبش های ضد دموکراتیک می کند برمی شمارد و چهارچوب آن را مشخص می کند. بخش دوم کتاب شرایطی را مورد بررسی قرار می دهد که تحت آن ها این جنبش ها (خاصه کمونیسم و فاشیسم) به قیمت از دست رفتن نهادهای مدنی قدرت و قوت خود را کسب کرده اند. بخش سوم ترکیب و آرایه اجتماعی این جنبش ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد، منظور انواع مردمی است که به صورت رمه وار وارد جنبش های توده‌ای شده و بر نابودی جامعه دمکراتیک کمر همت می بندند. نتیجه گیری کتاب دلالت ها و اشارات نظریه جامعه توده‌ای را برای شرایطی که مقوم و ممد نظم لیبرال دموکراتیک هستند خلاصه می کند و پرسش های خاصی را درباره وضعیت فعلی جامعه آمریکا پیش می کشد.