کتاب های نشر مخاطب - کتاب های تخصصی حقوق و علوم سیاسی

  

الگوی بومی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران

  • نوع: تالیف
  • مولف: مرتضی اسمعیلی
  • ناشر: نشر مخاطب
  • تعداد صفحات: 202
  • سال انتشار: 1396
  • شابک: ‏‫‬‭978-600-5750-65-2
  • قیمت: 16500 تومان
تماس
الگوی بومی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
تاریخ ایجاد: 1397/01/05 آخرین ویرایش: 1397/01/05 بازدید: 4670

معرفی کتاب الگوی بومی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران

تحول قدرت نرم در عصر جامعة شبكه‌اي
مطالعات قدرت نرم در چارچوب انديشه‌هاي نئوليبرالي و نهادگراي روابط بين‌الملل تبيين شده است. اگرچه قدرت نرم مفهومي نئوليبرالي است، اما بهره‌گيري از چنين رويكردي منجر به كاهش هزينه‌هاي راهبردي بازيگران مي‌شود. در كتاب «الگوي بومي قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران؛ مدلی برای قدرت سازی بازیگران منطقه ای» دكتر مرتضي اسماعيلي تلاش شده است تا شكل‌بندي‌هاي مفهومي و كاركردي قدرت نرم تبيين گرديده و آثار آن در ارتباط با سازوكارهاي قدرت نرم جمهوري اسلامي مورد آزمون قرار گيرد. 
از آنجايي كه چنين تلاشي ماهيت نوآورانه دارد، بنابراين طبيعي است كه تبيين قدرت نرم و كاربردي كردن آن براي نهادهاي جمهوري اسلامي از اهميت و مطلوبيت ويژه‌اي برخوردار خواهد بود. درك قدرت نرم تابعي از قالب‌هاي شناختي، نقش‌يابي نهادهاي اجرايي و الگوي كنش بازيگراني است كه از سازوكارهاي كم‌هزينة قدرت بهره مي‌گيرند. در اين ارتباط مي‌توان نشانه‌هايي از همبستگي قدرت نرم و جامعة شبكه‌اي را مورد توجه قرار داد. هر يك از دو مفهوم يادشده در سرنوشت سياسي جوامع و دولت‌ها اثربخش و تعيين‌كننده بوده و خواهند بود.
جامعة شبكه‌اي را مي‌توان انعكاس موج سوم انقلاب تكنولوژيك دانست. روندي كه از آن به‌عنوان نشانه‌هاي قدرت نرم، قدرت شبكه‌اي، اقتصاد اطلاعاتي و جامعة اطلاعاتي نام برده مي‌شود. اگر ويژگي اصلي قدرت در دوران موج اول انقلاب صنعتي مبتني بر آتشبارهاي توپخانه‌اي و جنگ زميني بود، در موج دوم انقلاب صنعتي، زمينه براي شكل‌گيري جنگ جهاني اول و جنگ دوم جهاني به‌وجود آمد. جنگ‌هايي كه محور اصلي آن را قدرت هوايي تشكيل مي‌داد. 
ويژگي اصلي موج سوم انقلاب تكنولوژيك را بايد بازتوليد قدرت نرم دانست. قدرت نرم را می‎توان نشانه‌هايي از آشوب درون‌زا، بحران‌هاي گسترش‌يابنده، جنگ‌هاي نيابتي، موج‌هاي تضاد هويتي، برخورد گروه‌هاي درون‌تمدني و فرآيندي دانست كه رسانه‌ها محور اصلي الهام‌بخشي براي كنش گروه‌هاي اجتماعي را امكان‌پذير مي‌سازند. تكنولوژي در عصر اقتصاد و جامعة شبكه‌اي، عامل اصلي شرايطي گرديده كه از آن به‌عنوان «بسط تخيل» نامبرده مي‌شود. در اين فرآيند، رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي از قابليت لازم براي اثربخشي بر محيط اجتماعي و ساخت‌هاي سياسي برخوردارند. 
اگرچه قدرت نرم در آراء و انديشه‌هاي نظريه‌پردازاني همانند ژان ميلسن و جوزف ناي از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است، اما مي‌توان بر اين موضوع تأكيد داشت كه قدرت در علوم اجتماعي آينده بر اساس چگونگي پيوند نشانگان قدرت سخت‌افزاري و قدرت نرم‌افزاري معنا پيدا مي‌كند. آينده قدرت در علوم اجتماعي مبتني بر محدودیتها و شرایط آن، تأثیر شگرف انقلاب اطلاعات بر کاربرد استفاده از قدرت سخت خواهد بود. در اين فرآيند، استفاده از قدرت سخت توسط رهبران سیاسی برای دستیابی به اهداف نیز مستلزم آشنایی آنان با قدرت نرم و شیوة کاربرد آن در راستای تحقق اهداف است (ناي، 1392: 49).
از آنجايي كه جامعه شبكه اي حاصل تحول ابزارهاي موج سوم انقلاب تكنولو‍ژيك است، بنابراين اقتصاد اطلاعاتي و قدرت اطلاعاتي را مي توان نشانه هاي اصلي جامعه شبكه اي دانست. هريك از نشانگان ياد شده آثار خود را در فضاي اجتماعي، ارتباطي و راهبردي به جا مي گذارد. اصلي ترين ويژگي جامعه شبكه اي را مي‎توان در اشاعه سريع مفاهيم، قالب هاي گفتماني و قدرت دانست. علوم اجنماعي كه محور اصلي امنيت سازي عصر مدرن محسوب مي شود را مي توان در فضاي تحول پارادايميك مشاهده نمود. 
1. كاستلز و تحول در ابزارهاي قدرت‌ نرم
تحول پارادايميك مربوط به شرايطي است كه تغيير در نشانه هاي قدرت به وجود آيد. هرگونه قدرت سازي به گونه اي تدريجي با تغييرات مفهومي، معنايي و كاربردي روبرو مي شود. در نگرش مانوئل كاستلز، جامعه شبكه اي حتي معادله قدرت در حوزه سخت افزاري را تحت تأثير قرار مي دهد. كشورهايي كه ابزارهاي قدرت متنوعي دارند، قادر خواهند بود تا زمينه هاي لازم براي بهره گيري از قدرت نرم در حوزه سخت افزاري را فراهم آورند (كاستلز، 1380: 94). 
چنين فرآيندي را مي‌توان در سازوكار قدرت‌سازي آمريكا در خاورميانه و ساير حوزه‌هاي منطقه‌اي مشاهده نمود. هرگونه قدرت‌سازي بدون توجه به سازوكارهاي كنش بازيگران نمي‌تواند واقعيت‌هاي علوم اجتماعي هويت‌محور را منعكس سازد. آينده قدرت واقعيتي است كه در پيوند حوزه‌هاي مختلف اجتماعي، تكنولوژيك، هويتي و ابزاري سازماندهي شده است. قدرت ابزاري صرفاً در شرايطي مي‌تواند مشروعيت لازم را براي كشورها ايجاد نمايد كه كارگزاران سياسي درك دقيقي نسبت به مولفه‌هاي قدرت نرم افزاري در فضاي جامعه شبكه‌اي داشته باشند.
آنچه به عنوان قدرت هوشمند محسوب مي‌شود را مي‌توان محور اصلي قدرت در آينده علوم اجتماعي و حوزه راهبردي دانست. قدرت نرم، به معنای توانایی شکل دادن ترجیحات‌ دیگران و جذب کردن‌ آنها‌ برای تـحقق اهداف مشخص، تفاوتهای آن بـا قـدرت سخت به معنای قدرت اجبار و وارد کردن دیگران به انجام یک کار با استفاده از سلاح یا تهدید به استفاده از آن خواهد بود.‌ تعامل میان قدرت سخت و قدرت نرم و تأثیر آنها بر یکدیگر، محدودة اعـمال قدرت نرم، محدودیتها و شرایط آن و تأثیر شگرف انقلاب اطلاعات بر کاربرد استفاده از قدرت سخت،‌ مباحث‌ اصلی آينده قدرت علوم اجتماعي در جامعه شبكه‌اي خواهد بود. 
2. شبكه‌هاي اجتماعي و اجتماعي‌شدن قدرت نرم 
متقاعدسازي را مي‌توان به عنوان بخشي از الگوهاي كنش بازيگران در فضاي قدرت شبكه‌اي دانست. اصلي‌ترين ويژگي قدرت شبكه‌اي در علوم اجتماعي را مي‌توان بر اساس نشانگان اشاعه فرهنگي، گفتمان‌سازي و ظهور هويت‌هاي متعارض جستجو نمود. واقعيت آن است كه هرگاه ابزارهاي ارتباطي گسترش مجازي پيدا كند، زمينه براي شكل‌گيري هويت‌هاي نوستالژيك به وجود مي‌آيد.  هويت را مي‌توان به عنوان شكل پيونددهنده گروه‌هاي اجتماعي دانست. 
به همين دليل است كه آينده قدرت در علوم اجتماعي با مولفه‌هايي همانند هويت پيوند يافته است. هويت‌هاي فرهنگي مي‌تواند زمينه‌هاي لازم براي تضادهاي سياسي و امنيتي را به وجود آورد. هرگاه هويت شكل‌ گيرد، زمينه‌هاي قدرت و پادقدرت به وجود مي‌آيد. مهم‌ترين دغدغه علوم انساني و اجتماعي در شرايط موجود آن است كه چگونه مي‌توان نشانه‌هاي تضاد هويتي را كنترل نمود. آيا بهره‌گيري از قدرت سخت‌افزاري مي‌تواند پاسخگوي تضادهاي هويتي در عصر موجود باشد؟ در اين فرآيند مي‌توان تأكيد داشت كه هرگونه توليد و به كارگيري سلاح یا تهدید به استفاده از آن، تعامل میان قدرت سخت و قدرت نرم و تأثیر آنها بر یکدیگر، محدودة اعمال قدرت نرم را مي‌توان مهم‌ترين نشانه قدرت نرم دانست. 
نشانه‌هاي قدرت نرم نه‌تنها در حوزة سياست و نظام بين‌الملل از كارآمدي بيشتري برخوردار شده، بلكه بايد آن را تابعي از سازوكارهايي دانست كه زمينة لازم براي اثربخشي در حوزه‌هاي اجتماعي را به‌وجود آورده است. به همين دليل است كه قدرت نرم نه‌تنها مي‌تواند در فضاي سياست بين‌الملل، بلكه در عرصه‌هاي اجتماعي، فرهنگي، خانوادگي و هنجاري براي شهروندان الهام‌بخش باشد. نشانه‌هاي مربوط به اثربخشي قدرت نرم را مي‌توان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در اسفند 1394 و انتخابات رياست جمهوري ارديبهشت 1396 مشاهده كرد. روندي كه مبتني بر «نقش‌يابي نمادها» شكل گرفت و ليست‌ها براساس برچسب‌ها، اتيكت‌ها و نمادهاي سياسي معنا پيدا كرد. 
اگر جوزف ناي در تبيين قدرت نرم به سازوكارهاي «متقاعدسازي» و «ايجاد جاذبه» براي «پيروزي بدون جنگ» تأكيد دارد، اما نظريه‌پردازاني همانند كاستلز تلاش دارند تا قدرت را از حوزة سياست به عرصة اقتصاد، محيط اجتماعي، هويت و نظام بين‌الملل تسري دهند. كاستلز تلاش دارد تا مفهوم جديدي از قدرت را در حوزه علوم اجتماعي تبيين كند. واقعيت‌هاي جامعه شبكه‌اي كاستلز هم اكنون در خاورميانه منجر به جنگ هويتي گرديده است. جنگ هويتي خاورميانه زمينه‌هاي لازم براي شكل‌گيري موضوعات جديد اجتماعي و امنيتي از جمله مهاجرت را اجتناب‌ناپذير ساخته است. 
واقعيت كنش راهبردي در جامعه شبكه‌اي آن است كه هويت‌ها را بازتوليد مي‌كند. هويت بازتوليد شده به گونه مرحله‌اي راديكاليزه شده و زمينه لازم براي ظهور فرآيندهاي بحران‌ساز را به وجود مي‌آورد. به اين ترتيب مي‌توان نشانه‌هايي را ملاحظه نمود كه جامعه شبكه‌اي معادله قدرت، امنيت و هويت را تحت تأثير قرار داده است. قدرت در علوم اجتماعي كلاسيك را مي‌توان در چارچوب نشانه‌هايي همانند تكامل‌گرايي و كاركردگرايي تبيين نمود. 
نقش‌يابي ابزارها و تكنولوژي انتقال قدرت زمينه‌هاي لازم براي تحول بنيادين در علوم اجتماعي را به وجود آورده است. قدرت نرم از قابليت لازم براي اثربخشي در محيط اجتماعي و انتقال آن به حوزه‌هاي مختلف جغرافيايي برخوردار است. در اين فرآيند،‌ قدرت نرم به معنای توانایی شکل دادن ترجیحات دیگران و جذب کردن آنها برای تحقق اهداف مشخص، تفاوتهای آن با قدرت سخت به معنای قدرت اجبار و وارد کردن دیگران به انجام یک کار با استفاده از سازوكارهاي متقاعدسازي حاصل مي‌گردد (كاستلز، 1380: 83).
3. جذابيت و متقاعدسازي بازيگران و نيروهاي اجتماعي در قدرت نرم
سیاستمداران فعّال و مردم‌ عادی اغلب قدرت را‌ به‌ صورت در اخـتیار داشـتن قـابلیتها‌ یا‌ امکانات تأثیرگذاری بر نتایج امور تعریف می‌کنند. کسی که دارای اقتدار، ثـروت یـا‌ یک‌ شخصیت جذّاب است، قدرتمند تلقی‌ می‌شود.‌ در‌ سیاست بین‌الملل، طبق‌ تعریف‌ دوم،‌کشوری را مقتدر تلقی‌ می‌کنیم‌ کـه جـمعیت، قلمرو، منابع طبیعی، قدرت اقتصادی، نیروی نظامی و ثبات اجتماعی بالنسبه زیادی‌ داشـته‌ بـاشد. در چنين شرايطي مي توان زمينه هاي اثرگذاري براساس قدرت نرم افزاري را فراهم آورد  (Burton, 2000: 117).
شبكه ها قابليت لازم براي انتقال قدرت نرم افزاري را دارا مي باشند. قـدرت‌ مجسم‌تر، قابل اندازه‌گیری و قابل پیش‌بینی به نـظر بـرسد. قدرت به این مفهوم مانند در اختیار داشتن کارتهای برتر‌ در‌ یک بازی است. امـا هـنگامی که‌ مردم،‌ قدرت‌ را‌ به‌ عـنوان چـیزی مترادف‌ بـا‌ امـکانات تـولید کنندة قدرت تعریف می‌کنند؛ گاهی بـا ایـن تناقض مواجه می‌شوند که مقتدرترین افراد هم‌ نمی‌توانند‌ به‌ نتایج مورد نـظر خـود دست یابند. در  اين شرايط لازم است تا شكل قدرت يا الگوي كاربرد قدرت تغيير يابد.
مهم ترين نشانه قدرت نرم در جامعه شبكه اي را مي توان در چگونگي تبدیل کردن امکانات به قدرت دانست. قدرت در شرايطي از اهميت و مطلوبيت برخوردار است كه در جامعه شبكه اي قابلبت اثربخشي داشته باشد. بنابراين علوم اجتماعي در عصر شبكه اي، قدرت را به مفهوم دسـتیابی‌ بـه نتایج دلخواه در حوزه اجتماعي و بين المللي مي داند. نظريه پردازاني همانند «آلن تورن» و «آنتوني گيدنز» زيرساخت هاي مفهومي لازم براي كاستلز را در طرح جامعه شبكه اي به وجود آوردند (Giddens: 1997: 225). 
4. فرجام و فرآيند قدرت نرم
هم‌اكنون نشانه‌هايي از گذار در ساختار سياسي و بين‌المللي در حال ظهور است. موج جديد انقلاب تكنولوژيك، فضاي قدرت نرم را دگرگون كرده است. نشانه‌هاي جديدي از قدرت نرم براساس «عوامفريبي ترامپ» ظهور يافته كه مبتني بر كارآمدي و اثربخشي است. در اين شرايط، قدرت نرم مي‌تواند موج‌هاي جديد كنش هويتي، سياسي و ايدئولوژيك را بازتوليد كند. عوامفريبي اقتصادي و ناسيوناليستي ترامپ در كشورهاي ديگري همانند فرانسه، انگليس، تركيه، اسرائيل و عربستان بازتوليد مي‌شود. در اين فرآيند، زمينه براي پيوند قدرت نرم و قدرت سخت شكل گرفته است. چنين نشانه‌هايي را بايد گذار قدرت نرم به قدرت هوشمند دانست. فرآيندي كه الگوهاي كنش نرم‌افزاري و سخت‌افزاري را با يكديگر پيوند مي‌دهد.
قدرت نرم در فضاي شبكه اي به مفهوم بهره گيري از راهبردهای خـوب طـراحی شـده و رهبری ماهرانه اسـت. براساس چنين نگرشي، قدرت نرم به مفهوم راهبردهاي موثر، كارامد و كافي محسوب مي شود. هرگونه اشتباه رهـبران در تنظيم راهبردهاي اجتماعي، اقتصادي و بين المللي مخاطرات زيادي به وجود مي آورد. جوزف ناي در تحليل واقعيت هاي قدرت نرم كه مي تواند در جامعه شبكه اي اثربخش باشد، به موضوع اثربخشي و حمايت ساير بازيگران اشاره دارد. سـنجش قدرت بر مبنای امکانات، یک مـیان‌بر نـاقص اما مـفید اسـت. درک ایـن نکته هم بسیار مـهم است که کدام امکانات‌ بهترین‌ مبنا را برای رفتار مقتدرانه در یک زمینه مشخص فراهم می‌آورند. 
قدرت در علوم اجتماعي زماني حاصل مي شود كه بيشترين اثربخشي را ايجاد نمايد. اثربخشي انعكاس انتخاب بهينه راهبرد در فضاي متلاطم و متخاصم است. قدرت اجتماعي در حوزه ساختاري بازتوليد مي شود. موضوع اصلي قدرت آن است كه چگونه مي توان رابطه بين ابزار، تصميم گيري و تأثيرگذاري را سازمان دهي كرد؟ قـدرت نـرم متکی به توانایی شکل‌ دادن بـه تـرجیجات دیگران است. در دنیای کسب و کار،‌ مدیران زرنگ و هوشمند‌ می‌دانند که رهبری فقط‌ به‌ معنای صادر کردن دستور نیست، بلکه مسلتزم الگو بودن و جذب کردن دیـگران بـرای انجام دادن آنچه شما مـی‌خواهید هـم می‌باشد. 
شیوه‌های امروزی کار پلیسی جامعه محور، متکی به این‌ مفهوم هستند که پلیس باید آن قدر دوستانه و جذّاب عمل کند که جامعه مایل به کمک کردن به وی برای دسـتیابی بـه اهداف مشترک باشد. موضوع ائتلاف نه تنها در قدرت راهبردي تأثيرگذار است، بلكه بايد نشانه هاي آن را در حوزه اجتماعي و حتي فعالين شركتهاي اقتصادي مورد توجه قرار داد. رهبران سیاسی از مدتها پیش‌ قدرت‌ ناشی از جذابیت را شناخته‌اند. اگر بتوانم کاری بکنم که تو هم چیزی را بخواهی که من می‌‌خواهم، لازم نیست برای رسیدن به هدفم از قدرت سخت افزاري استفاده شود.
نتيجه
درك واقعيت هاي فضاي اجتماعي و ساختاري، زمينه هاي لازم براي تبديل قدرت به موضوعي راهبردي را فراهم مي سازد. قدرت نرم یک پدیده مورد نیاز روزمره در سیاست است. توانایی ایجاد ترجیحات و علایق معمولاً‌با داشته‌هایی چـون: شخصیت، فرهنگ، ارزشها و نهادهای سیاسی جذاب یا سیاستهایی‌ است‌ که دارای مـشروعیت یـا اعـتبار اخلاقی به نظر می‌رسند. اگر یک رهبر نمایندة ارزش‌هایی باشد که دیگران می‌خواهند از آنها پیروی کنند، رهـبری ‌ ‌کـردن هزینه چندانی نخواهد داشت.
به هر ميزان جامعه پيچيده‌تر باشد، ميزان اثربخشي قدرت نرم نيز بيشتر خواهد شد. به زبان ساده، از نظر رفتاری، قدرت نرم جذاب‌ است. منابع قدرت نرم داشته‌هایی هستند که چنین جذابیتی را پدیـد می‌آورند. كاركرد اصلي قدرت نرم در جامعه شبكه اي را مي توان متقاعدسازي ساير بازيگران بدون هرگونه اجبار و هزينه اي دانست. در فضاي جامعه شبكه اي، قدرت زمينه هاي لازم براي جايگاه يابي بازيگران را به‌وجود مي‌آورد. تحقق اين امر در شرايطي حاصل مي‌شود كه سوژه ها خود را با اهداف راهبردي تطبيق دهند. 
جامعه شبكه اي را مي توان حاصل فرايندهايي همانند انـقلاب‌ اطلاعات‌ و جهانی شدن دانست. قدرت در فضاي اجتماعي نيازمند بهره گيري از نشانه هاي همكاري و متقاعدسازي بازيگران است. نظريه پردازان جامعه شبكه اي بر اين موضوع تأكيد دارند كه قدرت اجتماعي محور كنترل ادراك و اذهان است. قدرت اجتماعي مي‎تواند نيازهاي جامعه شبكه اي كه در حال تغییر دادن و کوچک‌کردن دنـیا هـستند را فراهم سازد. در آغـاز قـرن بـیست و یـکم، این دو نیرو موجب تقویت قدرت تمام كشورهايي مي شوند كه درصدد حفظ، گسترش و يا كنترل قدرت هستند.
آنچه كه در كتاب «الگوي بومي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران؛ مدلي براي قدرت‌سازي بازيگران منطقه‌اي» توسط دكتر مرتضي اسماعيلي دانش‌آموختة برجسته و ممتاز دانشگاه تهران و استاديار علوم سیاسی دانشگاه شيراز تنظيم گرديده، حاصل مطالعات بي‌وقفه و پايان‌ناپذيري بود كه ايشان در دورة دكتري آغاز نموده و در روند مطالعات حرفه‌اي خود، انديشة تدوين الگوي بومي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران را در دستور كار قرار داده است. مطالعاتي كه داراي زمينه‌هاي بومي و يا توصيه‌اي براي بهينه‌سازي كنش راهبردي در سياستگذاري امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران باشد، طبيعي است كه بيشترين سودمندي را براي تنظيم الگوهاي رفتاري توسط كارگزاران فراهم مي‌سازد. در عصر موجود، تمامي پژوهشگران و مراكز كنش راهبردي وظيفه دارند تا از سازوكارهاي مربوط به قدرت نرم براي ايجاد جاذبه در جهت متقاعدسازي، كنترل و مشاركت ساير بازيگران استفاده نمايند. 

دکتر ابراهیم متقی
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران