کتاب های نشر مخاطب - کتاب های تخصصی حقوق و علوم سیاسی

  

سياست امنيتي ـ خارجي روسيه در قرن 21 (پوتين، مدودف و جانشينان)

  • نوع: ترجمه
  • مولف: مارسل د هاس
  • مترجم: مهدي داودي
  • ناشر: نشر مخاطب
  • سال انتشار: 1396
تماس
سياست امنيتي ـ خارجي روسيه در قرن 21  (پوتين، مدودف و جانشينان)
تاریخ ایجاد: 1396/05/02 آخرین ویرایش: 1396/05/02 بازدید: 4873

معرفی کتاب سياست امنيتي ـ خارجي روسيه در قرن 21 (پوتين، مدودف و جانشينان)

از سال 2000 بودجه دفاعي روسيه ده برابر شده است. روسيه «سلاح انرژي » خود را عليه جمهوري‌هاي استقلال يافته از شوروي سابق كه رويكرد غرب‌گرايانه پيش گرفته‌اند به كار گرفته است. ولاديمير پوتين در دوران رياست جمهوري خود موضع ضدغربي خود را آشكار ساخت و گسترش ناتو، سياست‌هاي يك‌جانبه و سلطه‌گرانه، پياده‌سازي سپر موشكي و «نشانه‌هاي جنگ سردي» معماري امنيتي كنوني اروپا را محكوم كرد. متعاقبا در دسامبر 2007 مسكو پيمان نيروهاي متعارف در اروپا ( CFE) كه از سوي هر دو طرف ستون فقرات امنيت اروپا در دوران پس از جنگ سرد محسوب مي‌شد را تعليق كرد. اين موضع صريح با قدرت نمايي روسيه تركيب شده بود. دولت روسيه قدرت نظامي خويش را با تهديد به استفاده از موشك‌هاي هسته‌اي عليه دولت‌هاي اروپايي از طريق برگزاري رزمايش‌هاي نظامي با چين، تداوم بخشيدن به پرواز بمب‌ افكن‌هاي هسته‌اي استراتژيك، انجام رزمايش‌هاي دريايي در اقيانوس اطلس و مديترانه، از سرگيري دوباره رژه نظامي سنتي در ميدان سرخ و نيز ارسال بمب‌افكن‌ها و ناو‌هاي جنگي به سوي آمريكاي لاتين براي اجراي اقدامات جنگي مشترك در حياط خلوت آمريكا نشان داده است. در اوت 2008 هنگامي كه نيروهاي مسلح پس از حمله به منطقه جدايي‌طلب اوستياي جنوبي به بخش‌هايي از گرجستان حمله و آنها را اشغال كردند؛ مواضع صريح روسيه تازه قدرت گرفته در دوران رياست جمهوري ديميتري مدودف جهش بيشتري يافت. اين يادآوري رخدادها اين احساس را بر مي‌انگيزد كه روسيه به‌عنوان يك ابرقدرت بازگشته است و مي‌تواند قدرت خود را به منصه ظهور بگذارد. اين كتاب تحليلي از سياست امنيت بين‌المللي روسيه از زمان ولاديمير پوتين كه در سال 2000 به ‌عنوان رئيس‌جمهور فدراسيون روسيه سوگند ياد كرد ارائه مي‌دهد. اين كتاب تلفيقي از نظريه و عمل، ساختار سياستي برگرفته از تحقيق در اسناد امنيتي و گزارش‌هاي سياستي و اجراي سياست‌ها از طريق تحليل عملكرد روسيه، به‌عنوان مثال در همكاري دوجانبه و چندجانبه و اقدامات دولت روسيه در مناطق معين و عليه دولت‌هاي مشخص است. اين مقدمه در ادامه به مبادي ديدگاه‌هاي امنيتي از طريق مقايسه سياست كنوني دولت روسيه با اصول سنتي تفكرات امنيتي مي‌پردازد. سپس، جزئيات جهت پروراندن سياست امنيتي روسيه و متعاقبا ساختار اسناد كليدي روسيه در دوران رياست‌جمهوري يلتسين در دهه 1990 ميلادي به‌عنوان بنيان و اساس سياست امنيتي دوران پوتين و مدودف ارائه مي‌شود. اين مقدمه با تشريح ساختار تحقيق ادامه پيدا مي‌كند و با مروري بر تحولات عمده در روسيه و جهان در ارتباط با سياست امنيت روسيه (2009 ـ 1991) در خارج پايان مي‌يابد. سياست كنوني و اصول سنتي تفكر [انديشه] امنيتي روسيه با مقايسه رفتار امنيتي خارجي كنوني روسيه با اصول سنتي چهار ويژگي ذيل را در ارتباط با تحولات سياست امنيتي خارجي روسيه از زمان فروپاشي اتحاديه جماهير شوروي در 1991 پس از آنكه بوريس يلتسين نخست رئيس‌جمهور فدراسيون روسيه پس از فروپاشي شوروي شد مي‌توان متذكر شد. نخستين سنت در ارتباط با تفكرات امنيتي روسيه هراس از دشمن، احساس تسخير و احاطه شدن از جانب دشمنان با درنظرگرفتن حملات روسيه از جانب مغولان و ارتش‌هاي آلمان و فرانسه است. اين ويژگي پي‌آيند كنوني خود را در تاكيد بر تهديدات خارجي در اسناد امنيتي مي‌يابد. مرتبط با ويژگي پيشين، ويژگي دوم، ميل سيري‌ناپذير به امنيت كه در گسترش و توسعه و مناطق حايل همانند مناطق مطرح‌شده در پيمان ورشو بروزو ظهور مي‌يابد. در‌حال‌حاضر، اين ويژگي در همكاري‌هاي نظامي در قالب سازمان پيمان امنيت جمعي ، جامعه كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع و نيز همكاري با چين در قالب سازمان‌هاي همكاري‌ شانگهاي تبلور يافته است. ويژگي سوم تفكر امنيتي سنتي روسيه احساس برتري و تفوق كه با اشاره به جايگاه منحصر به ‌فرد روسيه و نقش پيشرو و تعيين‌كننده در جهان ابراز مي‌گردد. به‌علاوه نظريه موسوم به نظريه «رم سوم » ـ جايگاه روسيه به عنوان پيش‌قراول سياسي ـ مذهبي پس از پايان دوران سيادت رم و قسطنطنيه ـ پيش‌تر از زمان تزارها وجود داشته و در دوران حكومت ماركسيستي ـ لنينيستي اتحاد جماهير شوروي تداوم يافته است. در دوران رياست‌جمهوري پوتين و مدودف اين نوع تفكر در اظهارات متعدد و مكرر در ارتباط با جايگاه قدرت بزرگ روسيه و اينكه روسيه ديگر نخواهد گذاشت از سوي غرب ناديده گرفته يا تحقير شود برجستگي يافت. ويژگي چهارم كه بيشتر يك خصوصيت دروني يا داخلي است اين واقعيت است كه روس‌ها هيچ ميراثي از سنت دموكراتيك ندارند و همه‌چيز را به سرسپردگي به دولت برگردانده‌اند. پيامد سياستي اين ويژگي در سياست «عمودي » پرزيدنت پوتين و بازگشتن به قدرت تمركزيافته از جانب كرملين و در قالب يك سياست امنيتي داخلي كه با بهانه تهديد تروريسم نهادهاي دموكراتيك را محدود كرده است. متعاقبا، نمايندگان سرويس‌هاي امنيتي كنترل شديدي بر روسيه دارند و كارآمدي خود را در حل منازعه در چچن به اثبات رسانده‌اند. تفكر امنيتي همواره اثر قابل ‌ملاحظه‌اي بر ديدگاه‌هاي سياستي كرملين در گذشته و حال داشته است. خصوصيت فوق‌الذكر از سال 1200 ميلادي سبب گسترش و توسعه امپراتوري روسيه بر قاره اوراسيا، گسترش و توسعه با اضافه شدن سيبري، قفقاز و آسياي مركزي است. در 1991 تحولات متعارضي به‌وقوع پيوست. با الغاي پيمان ورشو در جولاي همان سال اتحاد شوروي منطقه حائل امنيتي خود در غرب را از دست داد. در دسامبر 1991 و پس از فروپاشي شوروي، روسيه يك دولت شكننده را به ارث برده و بخش‌هايي از قبيل اوكراين، آسياي مركزي و قفقاز جنوبي را از دست داده است. به‌علاوه جنبش‌هاي مهاجرتي گسترده در درون كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع و ساير پيامدهاي اجتماعي و اقتصادي دردآور، مولفه ذهني فروپاشي امپراتور روسيه (شوروي) محركي براي تفكرات امنيتي بعدي و تاثيرگذاشتن بر سياست امنيتي اين روزهاي پوتين و مدودف است. خصوصيات سياست امنيتي در دوران رياست جمهوري يلتسين پس از فروپاشي اتحاد شوروي در دسامبر 1991، فدراسيون روسيه به جانشين مشروع و قانوني دولت شوروري تبديل شده بود. در بادي امر، رهبري سياسي و نظامي روسيه متقاعد شده بودند كه كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع به سازماني مشابه اتحاد شوروي سابق تبديل خواهد شد كه تحت رهبري و سيادت دولت روسيه مديريت خواهد شد. هرچند اين امر ديري نپاييد و تعدادي از كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع تصميمات متفاوتي گرفتند. اثر اين تحولات اين بود كه روسيه احساس كرد كه خود وادار شده بود كه اقدام يكساني را با تشكيل نيروهاي مسلح خويش و نيز تاسيس يك وزارت دفاع در بهار سال 1992 به انجام برساند. با كنار گذاشتن ايدئولوژي ماركسيستي ـ لنينيستي فدراسيون روسيه درحال حاضر به اسناد اساسي و بنيادين براي سياست يا خط‌مشي امنيتي خود نياز دارد. فرآيند فكري نخبگان سياسي ـ نظامي به مدت بيش از 70 سال شهروند شوروي در جهان انديشه ماركسيستي ـ لنينيستي قد برافراشته بود. در اتحاد جماهير شوروي اين ايدئولوژي مكتب فكري قطعي و مشخص و همين‌طور بنيان نظري براي راهبرد كلان اين كشور بود. در سال 1992 اين امر تبعات و پيامدهايي براي فدراسيون روسيه به عنوان دولت اصلي جانشين براي شوروي داشت. در حوزه امنيت روسيه با يك خلا دو وجهي مواجه شده بود: خلا در ارتباط با مكتب فكري اصلي و اساسي و نيز بنيان نظري براي راهبردهايش. با گذشت زمان خلا مكتب فكري از طريق نقش مسلط انديشه پراگماتيستي پر شد. اين رشته فكري شامل اين درك و برداشت مي‌شد كه روسيه يك قدرت بزرگ با مسئوليت‌ها، وظايف و اميال خاص خويش است. خلا ديگر، يك بنيان نظري براي سياستگذاري نيز مي‌بايست برآورده مي‌شد. حلقه‌هاي فكري اصلي روسيه به سرعت به اين نتيجه رسيدند كه مفهوم امنيت ملي مي‌بايست جايگزين ايدئولوژي منسوخ شده شود. مي‌بايست از اسناد سياستي مرتبط با مفهوم امنيت ملي براي سياست نظامي و خارجي يك مفهوم سياست خارجي و دكترين نظامي استخراج شود. يك بخش مهم از نخبگان سياسي و نظامي روسيه تحت تعليم ايدئولوژي شوروي بودند. با لحاظ كردن اين امر چندان عجيب نيست كه تفكرات امنيتي روسيه در دهه 1990 هنوز نيز نمايانگر وجوه و جنبه‌هايي از ايدئولوژي بدنام شوروي باشد. اتحاد شوروي خود را در موقعيت پيش‌قراولي در سطح منازعه جهاني طبقاتي قرار داده است. سه سند اصلي امنيتي كه در دهه 1990 شكل گرفتند ـ سند مفهوم امنيت ملي، مفهوم سياست خارجي و دكترين نظامي ـ نشان دادند كه روسيه مايل است جايگاه مشابهي، چه به عنوان بازيگر اساسي در عرصه بين‌المللي به طور اعم و در جامعه كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع به‌طور اخص را برآورده سازد. جنبه ديگر اين بود كه ماهيت انقلابي حكومت شوروي شكل تهاجمي رفتار را به عنوان صورت غالب و اصلي مبارزه الزامي مي‌ساخت. در دهه 1990 فرآيند تكامل و تحول دكترين نظامي روسيه به طرز آشكار نشان داد كه با وجود آنكه دكترين نظامي اين كشور از نقطه نظر سياسي دفاعي محسوب مي‌شد در واقع اين دكترين به شكل فزاينده‌اي بر شكل تهاجمي به عنوان صورت اصلي مبارزه و مقابله تاكيد مي‌كرد. آخرين جنبه مقايسه برداشت از تهديد است. اتحاد جماهير شوروي خود را تحت احاطه تهديد دولت‌هاي سرمايه‌دار[كاپيتاليست] مي‌انگاشت. دكترين‌هاي روسي ديگر نيز بر اين «سندرم احاطه » تاكيد داشتند. با درنظر داشتن اين جنبه‌هاي مقايسه‌اي، هرچند ايدئولوژي ماركسيست ـ لنينيستي رسما برخي وجوه معين خود را كنار گذاشت در دهه 1990 در تفكر امنيتي روس‌ها زنده و برجسته باقي مانده بود. با اين وجود با اشاره به سنت‌هاي يادشده از تفكر امنيتي روسيه، بخش عمده‌اي از اصول ايدئولوژي ماركسيست ـ لنينيستي سابق در زمينه امنيت در واقع بيانگر يك تداوم در خصوصيات تفكر تزاريستي سنتي روسيه است. از اينرو، تفكر امنيتي شوروي و جانشين آن [فدراسيون روسيه] عليرغم وجود نظام‌هاي دولت‌سازي متفاوت تا حدود زيادي همانند و يكسان هستند.